مفاهیم پایه
زمان مطالعه :
9 دقیقهتاریخ بروز رسانی :
۱۹
مهر
۱۴۰۳
دیپین (DePIN) چیست؟ نقطه اتصال بلاک چین و جهان فیزیکی!
ویراستار
آرزو رحمتی
فهرست
همیشه این سوال وجود داشته است که چگونه میتوان بلاک چین را با دنیای واقعی پیوند زد؛ پاسخ در «DePIN» است. دیپین یا شبکه زیرساخت فیزیکی غیرمتمرکز، از انواع بلاکچینها یا پروژههای بلاک چینی است. این پروژهها زیرساختهای فیزیکی در دنیای واقعی را با پیوند به بلاک چین، غیرمتمرکز میکنند.
پروژههای دیپین (DePIN) در حوزههای مختلفی کار میکنند. ذخیرهسازی اطلاعات و دادهها، اشتراکگذاری پهنای باند، اینترنت اشیاء (اینترنت اشیا چیست؟) و محاسبات کامپیوتری. اینها تنها بخشی از کاربردها و حوزه فعالیت پروژههای دییپن هستند که در ادامه مقاله به بررسی تک تک آنها خواهیم پرداخت.
در این مقاله میخواهیم بفهمیم اصطلاح «دیپین (DePIN)» دقیقا چیست و چه مفهومی دارد. پروژههای دیپین چگونه کار میکنند و چه انواعی دارند. متوجه خواهیم شد که این پروژهها چه مزایایی دارند و همچنین چه چالشهایی را پیش رویمان قرار میدهند. چند نمونه از پروژههای DePIN را نیز مورد بررسی قرار خواهیم داد و راههای کسب در آمد از آنها را توضیح خواهیم داد. پیشنهاد میکنیم تا انتهای این مقاله با پول نو همراه باشید!
دیپین (DePIN) چیست؟
در ابتدا باید دید که اصطلاح دیپین اصلا به چه معناست. کلمه دیپین (DePIN) برگرفته از حروف اول عبارت «Decentralized Physical Infrastructure Network» است. حالا سوال بعدی این است که معنای این عبارت چیست؟! «شبکه زیرساخت فیزیکی غیرمتمرکز». شاید این ترجمه کمی گنگ به نظر برسد. بگذارید کمی سادهتر صحبت کنیم.
پروژههای DePIN سعی میکنند زیرساختهای فیزیکی و تکنولوژیهای حال حاضر را با بلاک چین، در هم بیامیزند. تکنولوژیهایی که در حالت عادی، به صورت فیزیکی کار میکنند و برای فعالیت آنها، نیاز به دستگاهها، زیرساختهای فیزیکی و سخت افزارهای مختلف است. برای مثال برای متصل شدن به اینترنت، نیاز به دستگاهها، دکلها و فرستندههای سیگنالهای اینترنتیست. این زیرساختها متمرکز هستند و توسط نهادها و سازمانهای مشخصی ارائه میشوند. اما برخی از پروژههای DePIN با انجام چنین کاری و متصل کردن آن به تکنولوژی بلاک چین، با تمرکز زدایی و ارائه پاداش به افرادی که به گسترش این زیرساخت کمک میکنند (به نوعی همان نودها)، کاربران بیشتری را به این کار تشویق میکنند.
پروژهای مثل رندر توکن (RNDR) را در نظر بگیرید. این پروژه افرادی که از توان پردازشی، به خصوص پردازش گرافیکی (GPU) خوبی برخوردارند را به عنوان نود (Node) میپذیرد. افرادی که توان پردازشی دستگاههای خود را در اختیار شبکه قرار میدهند، به عنوان پاداش توکن این پروژه، یعنی رندر (RNDR) را دریافت میکنند.
پروژههای DePIN با اعطای پاداش به افرادی که زیرساختهایشان را گسترش میدهند، آنها را تشویق میکنند. تشویق کردن و رشد توکن پروژه، میتواند سبب رشد قیمت آن توکن نیز بشود. زمانی که قیمت توکن با افزایش مواجه شود، کاربران بیشتری هم به سوی آن جذب خواهند شد. جذب افراد بیشتر به معنای افزایش دوباره قیمت توکن است. به همین ترتیب این چرخه ادامه پیدا میکند.
دیپینها چگونه کار میکنند؟
دانستیم که پروژههای DePIN بین زیرساختهای فیزیکی و دنیای بلاک چین ارتباط برقرار میکند. برای اینکه این ارتباط برقرار شود، به چند عنصر مهم نیاز است که در ادامه آنها را بررسی میکنیم.
شبکه غیربلاک چینی
در یک پروژه دیپین، شبکهای خارج از بلاک چین وجود دارد که به نوعی مستقل است. مستقل از این لحاظ که به نوبه خود یک شبکه (Network) محسوب میشود؛ ولی این شبکه با بلاک چین در ارتباط است. این شبکه را معمولا همان زیرساختهای فیزیکی تشکیل میدهند. پردازندههای گرافیکی (GPU)، هاردهای ذخیرهسازی اطلاعات و فرستندههای اینترنت نمونههایی از عناصر تشکیلدهنده این شبکه هستند.
بلاک چین
بلاک چین شاید بازیگر نقش اصلی فیلم «DePIN» باشد. امکان ذخیرهسازی اطلاعات در هارد و دستگاههای مختلف وجود دارد. اما تکنولوژی بلاک چین باعث شده تا بتوانیم این فرایند را به صورت غیرمتمرکز و روی چند صد دستگاه مختلف در دنیا انجام بدهیم.
فرایند جمعآوری اطلاعات از شبکههای غیربلاک چینی و دستگاههای فیزیکی و توزیع این اطلاعات، توسط بلاک چین صورت میگیرد. بلاک چین تصمیم میگیرد چه اطلاعاتی را ذخیره کند، به چه شکلی توزیع کند و نقش هر نود و یا هر کاربر را چگونه تعیین کند. از طریق همین بلاک چین، پرداختها صورت میگیرد و تامینکنندگان زیرساختهای فیزیکی، از همین طریق پاداش خود را دریافت میکنند. کاربران و استفادهکنندگان از این زیرساختها نیز از طریق بلاک چین حق استفاده از این سرویسها را پرداخت میکنند.
دستورالعمل و پروتکلها
ارتباط شبکههای غیر بلاک چینی با بلاک چین و نقش افراد مختلف در این بین و همچنین نحوه عملکرد یک سیستم DePIN، با طراحی و نگارش دستورالعملهای مشخصی امکانپذیر خواهد بود. دستورالعملها نشان میدهند پرداختها به چه صورت باشد، امنیت و اجماع شبکه به چه شکلی صورت بگیرد و شایستگی تامینکنندگان زیرساختهای فیزیکی چقدر باشد.
ممکن است شخصی بخواهد یکی از ارائهدهندگان توان پردازشی گرافیکی (GPU) در شبکه رندر باشد. دستورالعملها تعیین میکنند که اصلا آیا GPU این شخص توانایی فعالیت در این شبکه و پردازش مسائل مختلف را دارد یا خیر. اگر پاسخ مثبت است، باید برای کاری که انجام میدهد چقدر پاداش دریافت کند. در مقابل کاربران باید چقدر به شبکه و ندها کارمزد بپردازند و نودها، به چه صورت باید فرایند تایید و ایجاد بلاک جدید را پیش ببرند.
انواع شبکههای DePIN
شبکههای DePIN از نظر ارائه و دسترسی به موقعیت مکانی به دو دسته تقسیم میشوند. شبکههای منابع فیزیکی (PRNs) و شبکه منابع دیجیتال (DRNs).
شبکههای منابع فیزیکی (PRNs)
همانطور که اشاره شد، برخی از پروژههای دییپن، در حوزه ارائه اینترنت غیرمتمرکز، انرژی و اتصالات اینترنتی فعالیت میکند. برای مثال پروژه هلیوم (HNT) از چندین فرستنده اینترنت در سرتاسر دنیا تشکیل شده است. افرادی که این فرستندهها را در اختیار دارند، به عنوان فرستنده و ارائهکننده سیگنال و همچنین نود (Node) در شبکه هلیوم فعالیت میکنند.
بدیهیست که این پروژه و پروژههای مشابه، از دستگاههای فیزیکیای تشکیل شدهاند که به موقعیت مکانی کاربران دسترسی دارند. پس میتوان گفت دیپینهای PRN، با دستگاههای فیزیکی با دسترسی به موقعیت مکانی ایجاد شدهاند.
شبکههای منابع دیجیتال (DRNs)
برخی دیگر از DePINها مستقل از موقعیت مکانی فعالیت میکنند. البته که این پروژهها نیز با زیرساختهای فیزیکی سر و کار دارند، اما زیرساختهای آنها مستقل از موقعیت مکانی و لوکیشن فعالیت میکنند.
برای مثال پروژه رندر توکن را در نظر بگیرید که توان پردازشی گرافیکی را به صورت غیرمتمرکز توزیع و در دسترس کاربران قرار میدهد. زیرساختهای این پروژه که پردازندههای گرافیکی (GPU) هستند، نیازی به ارائه موقعیت مکانی خود ندارند، صرفا حضور دیجیتال آنها در شبکه برای فعالیت آنها کافیست.
مزایا و چالشهای پروژههای دیپین
راهکاری که پروژههای دیپین پیشنهاد میدهند، آلترناتیوی برای پروژههای غیرمتمرکز است. بنابراین انتظار میرود این پروژهها عموما مزایای بیشتری از چالشهایشان داشته باشند. در این قسمت به بررسی مزایای پروژههای DePIN میپردازیم. در ادامه نیز خواهیم دید که اجرا و پیادهسازی پروژههای دیپین چه چالشهایی میتوانند داشته باشند.
مزایای DePIN
مزایای بسیاری برای دیپین میتوان نام برد. از جمله مهمترین این مزایا موارد زیر هستند.
تابآوری و انعطافپذیری
زمانی که شما در دنیای متمرکز قصد ارائه یک سرویس همگانی را دارید، احتمال اینکه کل سیستم شما به ناگهان فرو بریزد وجود دارد. این اتفاق باعث میشود تا تمام سرویس، با اختلال و فروریزی مواجه شود. اما زمانی که سرویس به صورت چندین نود غیرمتمرکز در سرتاسر دنیا گسترده شده باشد، احتمال این اتفاق بسیار کاهش پیدا میکند.
فرض بگیرید پروژهای مشابه رندر توکن برای توزیع توان پردازشی ایجاد شده است. اگر چنین پروژهای به صورت متمرکز ایجاد شده باشد و چندین پردازنده گرافیکی در یک مرکز مشخص چنین کاری را انجام دهند، تمام این سیستم در معرض فروپاشیست. البته که فروپاشی چنین سیستمی هم به این سادگی نیست اما این یکی از خصوصیات پروژههای متمرکز است.
در مقابل رندر توکن را در نظر بگیرید که هرکسی با داشتن یک پردازنده گرافیکی (GPU) مناسب، میتواند یکی از نودهای آن باشد. در واقع برای قرارگیری در شبکه نودهای رندر توکن، شما تنها نیاز به یک GPU قدرتمند دارید. بعد از آن اگر صلاحیت شما تایید شود، میتوانید قعالیت خود را در شبکه آغاز کنید.
این سادگی قرارگیری در شبکه نودها، باعث گستردگی شبکه و توزیع نودهای آن در سرتاسر دنیا میشود. همین موضوع آسیبپذیری شبکه را تا حد بسیاری کاهش میدهد. نفوذ به آن نیز بسیار دشوارتر خواهد بود و به سادگی نمیتوان کل شبکه را از کار انداخت.
کاهش هزینههای توسعه و زیرساختهای شبکه
ایجاد یک شبکه گسترده و بزرگ که بتواند در سرتاسر دنیا فعالیت کند، نیاز به سرمایه و هزینه بسیار زیادی دارد. شبکههای بزرگی که در دنیا به صورت جهانی فعالیت میکنند، با صرف هزینه، انرژی و وقت بسیار زیادی شکل گرفتهاند.
شبکههای ارائهدهنده اینترنت همراه و خطوط موبایل را در نظر بگیرید. این شبکهها در طی سالیان سال و با صرف هزینههای هنگفت توانستهاند به چیزی که امروزه هستند، تبدیل شوند. در مسیر دستیابی به این نقطه، زیرساختهای فیزیکی بسیار زیاد و گرانقیمتی را ساخته، استفاده و در اختیار کاربران قرار دادهاند.
اما زمانی که قرار باشد یک پروژه DePIN یک خدمت را به صورت غیرمتمرکز به دنیا ارائه کند، این هزینهها بسیار بسیار کمتر خواهند بود. چرا که نهادهای مرکزی دیگر نیازی به صرف هزینه و انرژیهای فراوان ندارند تا خدمتی را با زیرساختهای سنگین و هنگفت در اختیار کاربران قرار دهند. این اتفاق را نودها و کاربرانی که شبکه را تشکیل میدهند، رقم میزنند. نقش بلاک چین در این میان، ارتباط نودها و در واقع ارائهدهندگان سرویس با مشتریان است.
نودها هرکدام زیرساختهای فیزیکی مورد نیاز را در اختیار دارند و از طریق شبکه بلاک چین، به متقاضیان این سرویسها متصل خواهند شد.
البته بسیاری از پروژههای دیپین، وظیفه ارائه زیرساختهای فیزیکی را به نودها نیز بر عهده میگیرند. این اتفاق زمانی رخ میدهد که زیرساخت مورد نظر، در حالت عادی در دنیای واقعی وجود نداشته باشد. با این حال، باز هم هزینههای چنین کاری با ایجاد و توسعه یک سرویس جهانی به صورت متمرکز قابل قیاس نیستند.
مقیاسپذیری
راهاندازی یک سیستم متمرکز جهانی کار دشواریست؛ به همان دلایلی که در بخشهای قبل اشاره کردیم. این موضوع همچنین باعث میشود گسترش سرویسهای غیرمتمرکز در دنیا راحتتر صورت بگیرد و افراد بیشتری را نیز پوشش دهد.
در پروژههای DePIN، هر کاربر میتواند به یک نود و ارائهکننده سرویس در دنیا تبدیل شود. زمانی هم که مشوقهای خوبی برای این مسئله وجود داشته باشد، شاهد گسترش و پخش شدن نودها در سرتاسر دنیا خواهیم بود. این موضوع باعث گسترش شبکه و در ادامه مقیاسپذیری آن خواهد شد.
غیرمتمرکزبودن
شاید این مزیت کمی عجیب به نظر برسد؛ چون ممکن است بگویید تمام ماهیت دنیای کریپتوکارنسی و بلاک چین که غیرمتمرکز است! اما تفاوت در اینجاست که پروژههای DePIN سرویسهایی را ارائه میکنند که بخش مهمی از آنها زیرساختهای فیزیکی هستند. چنین اتفاقی تا پیش از سرویسهای دیپین در دنیای بلاک چین دیده نشده بود.
ارائه این سرویسها به صورت غیرمتمرکز و توزیعشان به وسیله تکنولوژی بلاک چین، باعث ایجاد دموکراسی در چنین فضایی خواهد شد. فرض کنید برای ذخیرهسازی اطلاعات و دادههای خود به فضاهای ابری مثل فضای ابری گوگل (Google Cloud) نیاز دارید. با تمام اعتبار و اعتمادی که نسبت به گوگل وجود دارد، این سرویس یک سرویس متمرکز است و طبیعتا تمام نگرانیهای یک سرویس متمرکز را نیز با خود به همراه دارد!
اما پروژهای مثل فایل کوین را در نظر بگیرید که دقیقا همان کار گوگل کلود را انجام میدهد؛ ولی به صورت غیرمتمرکز! شما به عنوان یک ارائهکننده فضای ذخیرهسازی در پروژه فایل کوین، قابلیت دریافت پاداش را خواهید داشت. همچنین هرکسی میتواند در حاکمیت (Governance) شبکه شرکت کند و آینده آن را تعیین کند.
چالشهای DePIN
اجرای طرحها و پروژههای دیپین سختیها و چالشهای خاص خود را نیز به همراه دارند. به تمام دلایلی که در بخش قبل به عنوان مزیتهای DePIN از آنها نام بردیم، اجرای چنین طرحهایی چالشهای فراوانی نیز دارند.
نظارت و رگولاتوری (Regulatory)
زمانی یک سیستم گسترش پیدا میکند و نهاد واحدی نیز بر آن نظارت نمیکند، کنترل کردن آن کمی سخت خواهد شد. به خصوص که در سرویسهای DePIN ندهای زیادی وجود دارند که هرکدام در یک نقطهای از دنیا قرار گرفتهاند.
در کشورهایی که در خصوص نظارت روی رمزارز و بلاک چین سختگیری زیادی دارند، مثل ایالات متحده آمریکا، فرایند رگولاتوری پروژههای DePIN میتواند بسیار سخت و گیجکننده باشد. چرا که باید چارچوبی باشد که بتواند تمامی کاربران فعال، چه ارائهکنندگان سرویس و چه مصرفکنندگان را در بر بگیرد. و این در حالیست که تعداد این افراد بسیار بالاست و از طرفی هرکدام از آنها نیز در گوشهای از دنیا قرار دارند!
وضع کردن قانونی که بتواند تمام این کاربران را در بر بگیرد و از آنها و همچنین از سیستم محافظت کند، میتواند فرایند طاقتفرسایی باشد.
امنیت
امنیت همیشه یکی از چالشهای اصلی دنیای بلاک چین بوده است. پیشنهادها و روشهای مختلفی هم برای بالاتر بردن امنیت بلاک چینها ارائه شده است. با این حال بحث امنیت در خصوص پروژههای DePIN هم مطرح است. به خصوص که در دیپین بحث زیرساختهای فیزیکی نیز مطرح است.
فرض کنید صدها دستگاه فیزیکی به عنوان نودهای تشکیلدهنده یک پروژه DePIN در دنیا پخش شدهاند. با اینکه این سیستم به تمرکززدایی شبکه کمک شایانی میکند، اما از طرفی آسیبپذیری آن را در برابر حملات هم بالاتر میبرد. هر دستگاه به خودی خود در برابر خطرات و نفوذهای امنیتی آسیب بیشتری خواهد دید؛ تا اینکه در کنار مابقی سیستمها، یک سیستم واحد و بزرگتر را تشکیل دهند.
تمرکززدایی (Decentralization) و شفافیت در ارائه اطلاعات مهمترین خصوصیات تکنولوژی بلاک چین هستند. اما زمانی که بخواهیم این دو فاکتور را رعایت کنیم، تا حدی امنیت سیستم دچار خطر خواهد شد. این دقیقا همان چیزیست که به ان «سهراهی بلاک چین (Blockchain Trilemma)» میگویند.
پیچیدگی
برخی از پروژههای دیپین زیرساختهای فیزیکی را نیز خودشان ساخته و تامین میکنند. برخی دیگر اما از زیرساختهای موجود و در دسترس عموم استفاده میکنند. مثل هارد درایوها برای ذخیرهسازی اطلاعات و پردازندههای گرافیکی (GPU).
دسته اول کار بسیار سختتری دارند؛ چرا که این فرایند به تکنولوژی پیشرفتهای احتیاج دارد. ساخت یک دستگاه فیزیکی، چیزی نیست که بتوان آن را با طراحی و توسعه یک بلاک چین مقایسه کرد. البته که هر دو سختیهای مخصوص به خود را دارند. اما بلاک چین صرفا به نرمافزار و برنامهنویسی احتیاج دارد اما ایجاد زیرساختهای فیزیکی، وارد فاز مکانیک، برق و صنعت خواهد شد.
سختی ماجرا تنها به ساخت دستگاه ختم نمیشود. بلکه برای اینکه بلاک چین و پروژه DePIN سرپا بماند، نیاز به مراقبت، تعمیرات و عیبیابی دائمی خواهد داشت.
DePIN هنوز آنچنان پذیرفتهشده نیست!
پروژههای دیپین عمر زیادی ندارند و تعداد زیادی هم نیستند. همین باعث میشود اعتماد کردن به آنها کمی سختتر باشد. از طرفی مثال بارز و بزرگی در دنیای DePIN وجود ندارد که از آن به عنوان نمونه موفق یا شکستخورده این پروژهها یاد کنیم.
DePIN چه کاربردهایی دارد؟
DePIN با قابلیتها و پتانسیلهایی که دارد، میتواند در حوزههای متنوعی به کار گرفته شود.
- توسعه شهری: هوش مصنوعی، دیپین، زیرساختهای فیزیکی و اینترنت اشیاء میتوانند در کنترل ترافیک، ثبت وقایع مجرمانه و موارد مشابه مورد استفاده قرار بگیرند. این ترکیب و استفاده از پروژههای DePIN میتواند دولتها و شهرها را با تکنولوژی بلاک چین آشنا، و آنها را ترغیب به استفاده از آن بکند.
- زنجیره تامین: بهرهگیری از اینترنت اشیاء، بلاکچین و زیرساختهای فیزیکی برای ساخت یک چرخه دیجیتال به منظور ثبت وقایع در زنجیرههای تامین میتواند یکی از بزرگترین کاربردهای DePIN برشمرده شود. همانگونه که در حال حاضر چنین پروژهای هم وجود دارد. پلتفرم «ویچین (VeChain)» دقیقا چنین کاری میکند. این پروژه با استفاده از تراشههای الکترونیکی مجهز به قابلیت NFC، در زنجیرههای تامین مورد استفاده قرار میگیرد. بلاک چین این پروژه نیز مسئولیت ثبت تاریخها و وقایع مختلف را بر عهده دارد. زنجیره تامین به وسیله تکنولوژی DePIN پیشرفت بسیاری خواهد داشت. از این تکنولوژی میتوان در تمام زنجیره تامین از تولید تا دریافت توسط مشتریان استفاده کرد تا سلامت کالا، خرید و پروسه تحویل را تضمین کرد.
- سلامت: در حوزه سلامت، میتوان از پروژههای DePIN به منظور غیرمتمرکزسازی دستگاهها و همچنین مراکز درمانی استفاده کرد. سوابق پزشکی بیماران را میتوان در بلاک چین ثبت کرد تا در هرجایی از دنیا و با یک کد اختصاصی، به تمام آنها دسترسی داشت. بدین صورت امکان دستکاری و تغییر این سوابق وجود ندارد. از طرفی هم اتصال مراکز درمانی به بلاک چینها باعث میشود تا روندهای درمانی نیز تسریع شوند. تصور کنید در این بین از هوش مصنوعی (AI) نیز استفاده شود. میتوان با پیوند AI با بلاک چین، تشخیص بیماریها را با هوش مصنوعی انجام داد و تصمیم مناسب را اتخاذ کرد و در ادامه نیز همه چیز را در بلاکچین ثبت کرد.
چند نمونه از پروژههای DePIN
در ادامه به بررسی برخی از پروژههای فعلی DePIN میپردازیم. شاید اسم این ارزهای دیجیتال DePIN را شنیده باشید اما از این تکنولوژی چیز زیادی نمیدانستید. با بررسی چند پروژه بیشتر با مفهوم «زیرساختهای فیزیکی غیرمتمرکز» مواجه خواهیم شد و ماهیت آن را بهتر درک خواهیم کرد.
فایل کوین (FIL)؛ ذخیرهسازی داده به صورت غیرمتمرکز
احتمالا نام پروژه «فایل کوین» یا توکن «FIL» پیش از این به گوشتان خورده است. این پروژه، خود یک بلاک چین مستقل است که هدف آن، به اشتراکگذاری و غیرمتمرکزسازی فضای ذخیرهسازی اضافیست.
نودهای شبکه فایل کوین را هاردهای ذخیره اطلاعات تشکیل میدهند. هر کسی که دستگاههای لازم و حداقلهای مورد نیاز شبکه را داشته باشد، میتواند به عنوان یکی از نودهای فایل کوین فعالیت کند.
اتفاقی که در شبکه فایل کوین رخ میدهد این است؛ برخی از کاربران برای اطلاعاتشان نیاز به فضای ذخیرهسازی ابری نیاز دارند. برای انجام چنین کاری، میتوانند از پروژههای DePIN استفاده کنند؛ مثل فایل کوین. کاربران دادههای خود را در این شبکه ذخیره میکنند. این اطلاعات به صورت تصادفی و غیرمتمرکز، بین تمام نودهای شبکه تقسیم میشوند. بدین صورت امکان به خطر افتادن اطلاعات و از دست رفتن آنها نیز بسیار پایین میآید.
اما آیا نودها تنها لازم است که یک هارد درایو با مشخصات معین و فضای کافی داشته باشند؟ خیر. برای اینکه کاربری بتواند بخشی از مجموعه فراهمکنندگان زیرساخت فیزیکی در شبکه فایل کوین باشد، باید توکن بومی این شبکه یعنی همان «FIL» را در شبکه استیک کند. درگیری سرمایه نودها در شبکه به عنوان وثیقه، احتمال ایجاد خرابکاری توسط آنها را کاهش میدهد
اگر علاقه دارید بیشتر درباره پروژه فایل کوین اطلاعات کسب کنید، میتوانید به مقاله زیر مراجعه کنید.
فایل کوین چیست؟ filecoin شبکهای برای ذخیره فایلها!
رندر توکن (RNDR)؛ محاسبات و پردازش غیرمتمرکز
تا به حال شده بخواهید فعالیت گرافیکی یا پردازشی سنگینی را اجرا کنید اما سیستم کامپیوتری شما چنین قابلیتی نداشته باشد؟ رندر توکن پروژهای است که به راه حل این مشکل اندیشیده است.
رندر توکن با بلاک چین اختصاصی خود بستری را فراهم کرده تا افراد توان پردازشی اضافی پردازندههای خود را در اختیار شبکه قرار دهند. افرادی هم که به استفاده از توان این پردازندهها نیاز دارند، به صورت پروژهای، یک پردازنده را انتخاب و آن را به یکی از پردازندههای شبکه میسپارند.
کاربرانی که پردازندههای قدرتمندی دارند، میتوانند به عنوان یکی از نودهای شبکه رندر فعالیت کنند. برای این کار، درست مثل شبکه فایل کوین، باید توکن بومی شبکه رندر یعنی «RNDR» را در کیف پول خودشان استیک کرده باشند. عموما پردازندههایی هم که در شبکه رندر مورد قبول است، پردازندههای گرافیکی یا «GPU»ها هستند. چرا که این پردازندهها از پردازندههای مرکزی (CPUها) قدرت بیشتری دارند.
خرید و فروش ارز دیجیتال رندر توکن (RNDR) به صورت ریالی و با احراز هویت سریع
هر کاربری که پروژه پردازشی یا رندرگیری داشته باشد، آن را با مبلغی که استطاعت پرداخت آن را دارد، در شبکه رندر قرار میدهد. ندهای شبکه (که همان پردازندهها هستند) هم مبلغ پیشنهادی (Bid) خود را برای انجام پروژه اعلام میکنند. در نهایت کاربر میتواند از بین Bidهای مختلف، یک کدام را به دلخواه انتخاب و پروژه را به آن بسپارد.
در مقاله زیر به طور مفصل به بررسی شبکه رندر، ارز دیجیتال رندر توکن (RNDR) و تاریخچه آن پرداختهایم. در صورت تمایل میتوانید برای اطلاعات بیشتر سری هم به این مقاله بزنید.
تتا (THETA)؛ ارائه غیرمتمرکز محتوا
پلتفرمهای مختلفی برای ارائه محتوا وجود دارند؛ که البته تقریبا تمام آنها متمرکز هستند. پلتفرمهایی مثل یوتوب و توییچ را در نظر بگیرید. این دو پلتفرمهایی هستند که بیشتر از سایرین برای استریم کردن و تولید محتوای زنده مورد استفاده قرار میگیرند. چنین بسترهایی برای ارائه محتوا به کاربران در سرتاسر دنیا، نیاز به ایجاد دیتاسنترهایی دارند که اطلاعات را برای آنها مخابره کنند. در نتیجه این اتفاق، کاربران قادر خواهند بود تا محتوای مورد نظر خود را تماشا کنند.
اما این سیستم میتواند از لحاظ زیرساختی با محدودیت مواجه شود. چرا که تنها چند دیتاسنتر مشخص در دنیا وظیفه ارسال اطلاعات را بر عهده دارند و همین باعث ایجاد تمرکز و محدودیت خواهد شد. اما چه اتفاقی رخ میداد اگر بینندهها و مصرفکنندگان این محتواها، خودشان توان پردازشی لازم برای مخابره اطلاعات و همچنین پهنای باند آن را تامین میکردند؟
در شبکه تتا، بینندهها از طریق سیستم دو توکنی این شبکه، تشویق میشوند تا توان پردازشی سیستمها و همچنین پهنای باند اینترنت خود را در اختیار شبکه قرار بدهند. اگر چنین اکوسیستمی بزرگ و بزرگتر شود، در نهایت مجموعهای از نودها را خواهیم داشت که وظیفه مخابره اطلاعات و ارائه محتوا را دارند. و دیگر نیازی هم به دیتاسنترهای متمرکز در سرتاسر دنیا با هزینههای بالا نیست!
بینندهها با در اختیار گذاشتن زیرساختهای فیزیکی خود به شبکه تتا، پاداش دریافت خواهند کرد. این کاربران خود یک دسته از نودهای شبکه تتا را تشکیل میدهند که به آنها «نودهای اِج (Edge Nodes)» گفته میشود. این کاربران برای کاری که میکنند، توکن (TFUEL) را دریافت میکنند. این ارز، توکن ابزاری (Utility Token) شبکه تتا به شمار میرود. علاوه بر استفاده از آن به عنوان پاداش، برای پرداخت کارمزد و ایجاد قراردادهای هوشمند در این شبکه نیز به توکن TFUEL نیاز است.
خرید ارز دیجیتال تی فیول (TFUEL)
دو گروه دیگر از ندها نیز در شبکه تتا فعالیت دارند که وظیفه حاکمیت و اجماع شبکه بر عهده آنهاست. گروه کوچکی از نودها که عموما سازمانها و شرکتهای بزرگ هستند، «نودهای تاییدکننده (Validator Nodes)» این شبکه هستند. تایید اولیه تراکنشها در شبکه تتا بر عهده این افراد است. پس از آن، به «نودهای محافظ (Guardian Nodes)» میرسیم که مسئولیت تایید نهایی تراکنشها و ایجاد بلاکهای جدید در شبکه را بر عهده دارند. این دو گروه از نودها برای پیشبرد حاکمیت شبکه، از توکن حاکمیتی (Governance Token) شبکه تتا، یعنی ارز دیجیتال تتا (THETA) استفاده میکنند.
هر دو توکن این شبکه یعنی «THETA» و «TFUEL» در صرافی پول نو به صورت ریالی قابل خریداری هستند.
خرید ارز دیجیتال تتا توکن (THETA) به صورت ریالی، با کارمزد کم و احراز هویت آنی
هلیوم (HNT)؛ توزیع اینترنت در سرتاسر دنیا!
هلیوم شبکهایست برای اتصال دستگاههایی که از اینترنت اشیاء استفاده میکنند. در ساز و کار شبکه هلیوم، نودهایی وجود دارند که تامینکننده اینترنت هستند و بین دستگاههای مختلف ارتباط برقرار میکنند. این نودها در شبکه هلیوم، «هاتاسپات (Hotspot)» نامیده میشوند. این شبکه در حال حاضر بیش از ۲۵٬۰۰۰ هاتاسپات در سرتاسر دنیا دارد.
کاربرانی که قصد دارند به عنوان پوششدهنده اینترنت در شبکه هلیوم فعالیت کنند، باید دستگاهی را از وبسایت این شبکه خریداری کنند. این دستگاه چیزی شبیه به وایفایهای خانگیست که وظیفه ارسال سیگنال و ارائه اینترنت را بر عهده دارد. هلیوم، از مکانیزم اجماع «اثبات پوشش (Proof of Coverage) یا PoC» استفاده میکند. این مکانیزم، همانگونه که از نامش تا حدی پیداست، به نودهای ارائهکننده اینترنت، بر اساس میزان پوشششان پاداش میدهد. هر چقدر که نودها دستگاههای بیشتری را پوشش بدهند و به نوعی اینترنت گستردهتری ارائه کنند، پاداش بیشتری دریافت خواهند کرد. این پاداش به وسیله توکن بومی این شبکه یعنی ارز دیجیتال هلیوم (HNT) پرداخت میشود.
هلیوم کاری را که میکند «اینترنت افراد (People’s Network)» میخواند. به این دلیل که در ارائه اینترنت توسط این شبکه، هیچ سازمان یا نهاد متمرکزی وجود ندارد. هرکسی میتواند با خرید دستگاههای مورد تایید هلیوم، به عنوان فرستنده اطلاعات و پوششدهنده در شبکه هلیوم فعالیت کند.
هزینه اینترنتی که پروژه هلیوم ارائه میکند بسیار پایینتر از اینترنتهای عادی و رایج است. از طرفی هم به دستگاههای زیادی برای پوشش یک فضای بزرگ نیاز نیست. برای پوشش کامل اینترنت یک شهر، تنها به ۵۰ الی ۱۰۰ دستگاه مخابرهکننده سیگنال احتیاج است.
سرویسی که هلیوم ارائه میکند، انقلابی در حوزه اینترنت و فضای DePIN است. در گذشته شاید کمتر کسی باور میکرد که بتوان حتی اینترنت را با تکنولوژی بلاک چین ترکیب، و آن را غیرمتمرکز کرد!
پروژههای دیگر
پروژههایی که در بالا نام برده شد، تنها پروژههای دنیای DePIN نیستند. چندین پروژه معروف و معتبر دیگر هم زیرمجموعه DePIN قرار میگیرند.
آیوتکس (IOTX) یک نمونه از آنهاست که در حوزه اینترنت اشیاء (IoT) فعالیت میکند. بلاکچین آیوتکس دستگاههایی که به اینترنت متصل هستند و به صورت هوشمند فعالیت میکنند را به هم ربط میدهد.
از طرفی دیگر، پروژه «استورج (STROJ)» را هم داریم. این پروژه کارکردی شبیه به فایل کوین دارد و برای ذخیرهسازی ابری از آن استفاده میشود. گفتنیست که این پروژه بیش از ۶ پتابایت فضای ذخیرهسازی را به وسیله نودهای مختلف خود در سرتاسر دنیا ارائه میدهد.
در تصویر بالا میتوانید برترین ارزهای دیجیتال DePIN را مشاهده کنید. عددی که در سمت چپ هر ارز درج شده است، رتبه آنها با مقیاس ارزش بازار (Market Cap) بین تمامی رمزارزهاست. از طریق این لینک میتوانید به صفحه مقایسه تمام ارزهای دیجیتال DePIN دسترسی داشته باشید.
چرا به DePIN نیاز داریم؟
بلاک چین تکنولوژیایست که آن را «انقلابی» میخوانند؛ شاید تاثیر این تکنولوژی در آینده بشریت، چیزی شبیه به اینترنت و ظهور آن باشد. اما برای اینکه چنین تاثیری توسط بلاک چین در زندگی روزمره احساس شود، این تکنولوژی باید پای خود را فراتر از «سیستم پرداخت غیرمتمرکز» بگذارد.
بلاک چین نباید تنها ابزاری برای انتقال پول و دارایی باشد؛ اگر میخواهد انقلابی در تکنولوژی و اینترنت ایجاد کرده و کاربردهایش را در زندگی روزمره مردم گسترش دهد، باید بتواند کاربردهای وسیعتری داشته باشد. حوزه DePIN دقیقا یکی از حوزههاییست که به بهبود این مسئله کمک میکند.
بسیاری فکر میکنند بلاک چین تنها یک ساز و کار کامپیوتری و نرمافزاریست. اما دنیای DePIN نشان میدهد بلاک چین میتواند پایش را از این فراتر بگذارد و به دستگاهها و زیرساختهای فیزیکی نیز نفوذ کند. این اتفاق بسیار بزرگیست؛ چرا که شاهد استفاده بیشتر و بیشتر بلاک چین در زندگی روزمره خواهیم بود.
DePIN میتواند بلاک چین را به صنایع بیشتری بشناساند و مردم را با آن آشنا کند. دنیای دیپین در واقع پلی است که بین زندگی روزمره ما و بلاک چین قرار گرفته است. پلی که روز به روز بزرگتر و عظیمتر میشود و باعث میشود افراد بیشتری از طریق آن، به سرزمین بلاک چین سفر کنند.
آینده DePIN چگونه خواهد بود؟
حجم کلی بازار (Market Cap) DePIN در حال حاضر حدود ۳۰ میلیارد دلار است. حجم معاملات روزانه در این بازار هم به روزی ۲۰ میلیون دلار میرسد. وبسایت «CoinGecko» دستهبندی ارزهای دیجیتال DePIN را از نظر حجم بازار، در رده ۱۸ام ردهبندی میکند. رتبهای که نسبتا خوب است و میتواند بیشتر از این هم بشود.
اما ارزش ارزهای دیجیتال دیپین و اهمیتی که پروژههای آنها دارند کمی متفاوت است. با اینکه وضعیت حال حاضر توکنهای حوزه DePIN مناسب است، اما چیزی که بیشتر در این حوزه باید به ان توجه کرد، مفهوم و ماهیت “DePIN” است. این مفهوم میتواند صنایع بسیار زیادی را با بلاک چین پیوند بزند و زندگی روزانه ما انسانها را، با این تکنولوژی در هم بیامیزد. اتفاقی که انتظار میرود هرچه پیش برویم، بیشتر رخ بدهد و شاهد کاربرد بلاک چین در دنیای واقعی نیز باشیم.
اگر به این اتفاق امیدوار باشیم، میتوان آینده روشنی را هم برای DePIN متصور شد. هرچه شدت غیرمتمرکزسازی در صنایع بیشتر شود، و کسب و کارهای مختلف به سوی تمرکززدایی پیش بروند، شاهد گسترش استفاده از بلاک چین و پروژههای دیپین خواهیم بود. اتفاقی که طبیعتا منجر به رشد ارزهای دیجیتال در این حوزه نیز خواهد شد.
کسب درآمد از DePIN چگونه است؟
همانطور که در طول مقاله اشاره کردیم، کاربران پروژههای دیپین به دو دسته تقسیم میشوند. ارائهکنندگان زیرساختهای فیزیکی که همان نودهای شبکه هستند و مشتریان این سرویسها. دسته دوم برای پیشبرد کار خود باید هزینهای هم بپردازند؛ پس امکان کسب درآمد ندارند.
اما دسته اول دقیقا همان کاربرانی هستند که شبکه بابت مشارکتشان در توزیع دفتر کل بلاک چین و غیرمتمرکزسازی سرویس، به آنها پاداش میدهد. فرض کنید شما پردازندهای مناسب برای فعالیت به عنوان نود پردازنده در شبکه رندر نتورک دارید. میتوانید با قبول کردن پروژههای مختلف و استفاده از GPU خود، کسب درآمد کنید. بدیهیست که این درآمد در هر شبکه به صورت مختلفی پرداخت خواهد شد و در قالب توکن بومی آن پروژه خواهد بود.
اگر قصد دارید با ورود به دنیای DePIN از آن درآمد کسب کنید، باید ابتدا پروژههای مختلف آن را به خوبی بررسی کنید.
چنانچه به مشاوره رایگان علاقهمندید، پرسشها و نظرات خود را درباره این مقاله یا موضوعات مختلف حوزه بلاکچین و ارزهای دیجیتال مطرح کنید. برای پاسخگویی آمادهایم!
نظر بدهید
0