فهرست
در دنیای تحلیل تکنیکال و بررسی روند قیمت ارزهای دیجیتال، ابزارهای زیادی از جمله «اندیکاتورها» پیش روی ما وجود دارند. یکی از این اندیکاتورها، اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands) است.
اندیکاتور باند بولینگر یکی از ابزارهای تشخیص روند قیمت و بازگشت آن است که در تحلیل ارزهای دیجیتال زیاد از آن استفاده میشود. از این اندیکاتور بیشتر برای تشخیص روند قیمت و بازگشت آن استفاده میشود. همچنین با استفاده از آن قادر هستیم تا موقعیتهای نسبتا خوبی در چارتها پیدا کنیم.
به دلیل تمام ویژگیهای خوب و بدی که این اندیکاتور دارد، در این مقاله قصد داریم به معرفی کامل اندیکاتور باند بولینگر بپردازیم! در ادامه آموزش اندیکاتور باند بولینگر را خواهیم داشت و اجزای تشکیلدهنده آن را بررسی خواهیم کرد. همچنین نحوه کار با اندیکاتور باند بولینگر را هم توضیح خواهیم داد. پس اگر دوست دارید یکی از رایجترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال را بشناسید، تا پایان این مقاله با پولنو همراه باشید!
اندیکاتور باند بولینگر چیست؟
اندیکاتور باند بولینگر یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه و ارزهای دیجیتال است. از این اندیکاتور برای مشخص کردن میزان نوسان قیمت استفاده میشود و میتوان سیگنالهای نسبتا خوبی از آن گرفت. مهمترین سیگنالی که از اندیکاتور بالند بولینگر میتوان گرفت، سیگنال اشباع فروش (Oversold) یا اشباع خرید (Overbought) است.
اندیکاتور باندهای بولینگر در سال ۱۹۸۷ میلادی توسط «جان بولینگر John Bollinger» به وجود آمد. بولینگر از سال ۱۹۸۰ کار بر روی این اندیکاتور را آغاز کرد و دلیل این کار هم، نوسان بالای قیمتها در زمان معاملهگری او بود. جان بولینگر خودش یک معاملهگر بازارهای مالی و آنالیزور خبره مالی (CFA) است. در واقع نوسان زیاد قیمتها در معاملات فیوچرز که او انجام میداد، باعث شد تا اندیکاتوری طراحی کند که شدت نوسان قیمت را نسبت به گذشته نشان دهد.
اجزای مهم اندیکاتور باند بولینگر
اندیکاتور باند بولینگر ۳ بخش مهم دارد:
- میانگین متحرک (Moving Average) یا MA که خود یک اندیکاتور به حساب میشود. در تصویر بالا، خط نارنجی که روی نمودار قرار دارد، میانگین متحرک است و توسط دو خط آبی در بالا و پایین محاصره شده.
- باند بالا که همان خط آبی بالای میانگین متحرک است.
- باند پایین که خط پایینی میانگین متحرک است.
میانگین متحرک (Moving Average)
میانگین متحرک همانطور که از نامش پیداست، میانگین قیمت را در بازه دلخواه نشان میدهد. فرض بگیرید مقدار میانگین متحرک روی عدد ۲۰ و نمودار روی تایم فریم روزانه قرار داشته باشد. در آن صورت اندیکاتور میانگین متحرک روی نقطه فعلی نمودار، از قیمت در ۲۰ روز گذشته میانگین میگیرد و آن را به عنوان میانگین قیمتی در حال حاضر نشان میدهد. همین روند ادامه پیدا میکند و تمام نقاط به هم متصل میشوند تا «خط میانگین متحرک» شکل بگیرد.
باند بالایی و پایینی
برای نشان دادن مقدار نوسانات میانگین متحرک، به طور مثبت و منفی از این اندیکاتور انحراف استاندارد گرفته میشود. انحراف استاندارد یک داده آماریست که فاصله دادهها را از میانگین آنها محاسبه میکند. به عبارتی باند بالایی و پایینی، هرکدام نشان میدهند قیمت در حال حاضر، چه اختلافی با میانگین در گذشته دارد.
باند بالایی در باندهای بولینگر به نوعی نشاندهنده هدف قیمتی در صورت صعود قیمت است. باند پایینی در باندهای بولینگر هم نشاندهنده این است که در صورت افت قیمت، تا کجا افت پیدا خواهد کرد.
فرمول محاسبه اندیکاتور باند بولینگر
همانطور که اشاره کردیم، باندهای بولینگر ۳ جزء مهم دارند: میانگین متحرک، باند بالایی و باند پایینی. میانگین متحرک که صرفا یک میانگین ساده از قیمت در بازهای مشخصشده در گذشته است. برای محاسبه باندهای بالایی و پایینی اما باید از این میانگین متحرک، انحراف استاندارد بگیریم.
میانگین متحرک
میانگین متحرک یا به زبان ساده، “میانگین”، تعریف سادهای دارد. تقریبا همه ما میانگین گرفتن از یکسری داده مشخص را بلد هستیم. برای مثال فرض بگیرید قیمت کوین X در ۵ روز گذشته، به ترتیب ۱.۲، ۱.۲۶، ۱.۱۹، ۱.۳۴ و ۱.۰۷ دلار بوده باشد. میانگین متحرکی که از این دادهها به دست خواهد آمد، اینگونه خواهد بود:
۱.۲۰ + ۱.۲۶ + ۱.۱۹ + ۱.۳۴ + ۱.۰۷ = ۷.۰۶
میانگین از تقسیم مجموع همه دادهها بر تعداد آنها به دست میآید:
۷.۰۶ / ۵ = ۱.۴۱۲
انحراف استاندارد
انحراف استاندارد دادهای است که نشان میدهد هرکدام از دادهها در یک مجموعه، چه اختلافی با میانگینشان دارند. تعریف ریاضیای که برای انحراف استاندارد وجود دارد این است که:
انحراف استاندارد عبارت است از جذر واریانس (میانگین مربعات اختلاف دادهها با میانگینشان) دادهها
شاید کمی گیجکننده به نظر برسد! اجازه بدهید با مثال قبل، فهم موضوع را کمی سادهتر کنیم.
اختلاف تک تک دادههایی که در بخش داشتیم را با میانگین آنها به دست آورده و به توان ۲ میرسانیم:
- ۱.۴۱۲ – ۱.۲۰ = (۰.۲۱۲)۲ = ۰.۰۴۴۹۴۴
- ۱.۴۱۲ – ۱.۲۶ = (۰.۱۵۲)۲ = ۰.۰۲۳۱۰۴
- ۱.۴۱۲ – ۱.۱۹ = (۰.۲۲۲)۲ = ۰.۰۴۹۲۸۴
- ۱.۴۱۲ – ۱.۳۴ = (۰.۰۷۲)۲ = ۰.۰۰۵۱۸۴
- ۱.۴۱۲ – ۱.۰۷ = (۰.۳۴۲)۲ = ۰.۱۱۶۹۶۴
حالا دوباره میانگین دادههای به دست آمده را محاسبه میکنیم:
۰.۰۴۴۹۴۴ + ۰.۰۲۳۱۰۴ + ۰.۰۴۹۲۸۴ + ۰.۰۰۵۱۸۴ + ۰.۱۱۶۹۶۴ = ۰.۲۳۹۴۸
۰.۲۳۹۴۸ / ۵ = ۰.۵۴۴۹۴۴
حالا اگر از جواب نهایی جذر بگیریم، انحراف معیار به دست خواهد امد:
پاسخ نهایی با تقریب، برابر با «۰.۷۳۸۲» خواهد بود.
باندهای بالایی و پایینی
مقدار باندهای بالایی و پایینی در اندیکاتور بولینگر باند از فرمول زیر محاسبه میشود:
«BOLU» نشاندهنده باند بالایی و فرمول مقابل آن، فرمول محاسبه باند بالاییست.
«BOLD» نشاندهنده باند پایینی و فرمول مقابل آن، فرمول محاسبه باند پایینی است.
MA یا Moving Average: مقدار میانگین متحرک
TP یا Typical Price : قیمت پایه که از فرمول (بالاترین قیمت + پایینترین قیمت + قیمت بسته شدن) کندل / ۳ به دست میآید.
n: تعداد کندلهایی که در میانگین متحرک وارد شده. فرضا اگر این مقدار روی عدد ۲۰ باشد، اندیکاتور به طور خودکار میانگین متحرک و انحراف معیار ۲۰ کندل قبلی را محاسبه میکند. تایم فریم نمودار نشان میدهد که هر کندل چقدر طول کشیده است.
m: ضریب انحرافهای استاندارد. این رقم معمولا روی عدد ۲ قرار میگیرد.
پارامتر آخر در فرمول هم مقدار انحراف معیار را نشان میدهد.
استراتژیهای معاملاتی باند بولینگر
اندیکاتور باند بولینگر در ارز دیجیتال کاربردهای متفاوتی دارد و میتوان سیگنالهای متفاوتی هم از آن گرفت. همچنین میتوان استراتژیهای مختلفی در زمان استفاده از این اندیکاتور اتخاذ کرد. از جمله استراتژی اشباع فروش (Oversold) و اشباع خرید (Overbought) و همچنین استراتژی «اسکوییز (Squeeze) یا فشردگی» و «بریک اوت (Breakout)». از استراتژی اول برای گرفتن سیگنال خرید (Long) و فروش (Short) و از استراتژی دوم برای تشخیص نوع روند استفاده میشود. در ادامه با جزئیات به بررسی این استراتژیها میپردازیم.
توجه کنید که در استراتژیهایی که بررسی میکنیم، بیشتر با قیمت و باندها سر و کار داریم. اما به هیچ وجه نباید از میانگین متحرک هم غافل شد. خط MA میتواند فاکتور بسیار مفیدی برای شناسایی روندهای صعودی و نزولی باشد.
استراتژی اشباع فروش (Oversold) و اشباع خرید (Overbought) در باند بولینگر
به تصویر بالا دقت کنید. استراتژی اشباع خرید و اشباع فروش را روی این نمودار بررسی میکنیم.
نمودار بالا، چارت بیت کوین (BTC) ر ا در تایم فریم ۱h نشان میدهد و اندیکاتور باند بولینگر هم در تصویر دیده میشود. خط نارنجی، میانگین متحرک (MA) است و دو خط آبی بالا و پایین، به ترتیب باند بالایی و باند پایینی باندهای بولینگر هستند.
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، میانگین متحرک، میانگین قیمت را در گذشته نشان میدهد. هرچقدر که قیمت فعلی از یا این خط دورتر باشد، نوسان قیمت نسبت به گذشته بیشتر خواهد بود.
- بالاتر رفتن قیمت فعلی نسبت به میانگین متحرک نشان میدهد قیمت گرانتر شده و شاید زمان فروش دارایی فرا رسیده باشد.
- در مقابل هم پایینتر آمدن قیمت نسبت به میانگین متحرک نشان میدهد قیمت ارزانتر از میانگین چند وقت اخیرش است و شاید زمان خوبی برای خرید دارایی باشد.
حالت اول در واقع همان اشباع خرید (Overbought) است. خریدن بیش از حد دارایی باعث افزایش قیمت شده و برخورد قیمت با باند بالایی، میتواند نشانه ریزش قیمت باشد. پس میتوان گفت در این نقاط، میتوانیم از اندیکاتور سیگنال فروش (Short) بگیریم. دایره آبی در تصویر بالا، این حالت را نشان میدهد.
حالت دوم هم مربوط به اشباع فروش (Oversold) است. فروش بیش از حد دارایی باعث شده تا قیمت آن افت پیدا کند. این افت قیمت ادامه پیدا خواهد کرد تا جایی که به باند پایینی بولینگر برخورد کند. در آن صورت میتوانیم از این حالت در اندیکاتور باند بولینگر، سیگنال خرید (Long) بگیریم؛ چون قیمت، پایین و بهصرفه است.
در تصویر بالا، دایره سبز نشاندهنده این حالت است.
استراتژی اسکوییز و بریک اوت در باند بولینگر
یکی دیگر از استراتژیهای معاملاتی که میتوان با اندیکاتور باند بولینگر اتخاذ کرد، «اسکوییز» و «بریک اوت» است.
اسکوییز (Squeeze) به معنای «تنگنا» یا «فشردگی» است. در تصویر بالا، نقاطی که دچار فشردگی شدهاند را مشخص کردیم. فشردگی زمانی رخ میدهد که باندهای بالایی و پایینی خیلی به خط میانگین متحرک نزدیک میشوند. اما چه تفسیری میتوان از این اتفاق کرد؟
نزدیک شدن باندها به میانگین متحرک، نشان میدهد قیمت در حال حاضر بسیار به میانگین آن در گذشته نزدیک است. این بدان معناست که قیمت نوسان زیادی ندارد و آرام و شبیه به گذشته رفتار میکند. اما این آرامش، همان آرامش پیش از طوفان است! همانطور که در نمودار میبینید، بعد از هر فشردگی، نوسان زیادی در قیمت مشاهده میشود. و همین هم باعث شده تا باندهای بالایی و پایینی بعد از هر فشردگی، از میانگین متحرک فاصله بگیرند.
فاصلهای که بعد از هر فشردگی بین باندهای بالایی و پایینی ایجاد میشود، همان نقاط «بریک اوت» هستند. این فواصل زیاد نشاندهنده نوسان زیاد قیمت اند که در تصویر مشهود اند.
اما اسکوییز و بریک اوت چگونه میتواند یک استراتژی برای معاملات ما به حساب بیایند؟ نوسان قیمت، میتواند یک نقطه طلایی برای تریدرها و نوسانگیران به شمار بیاید. میتوان در چارت، نقاط اسکوییز را شناسایی کرد و بعد از هر اسکوییز، و البته با دریافت تاییدیه از ابزارها و دادههای دیگر، وارد معامله شد و از نوسانات قیمت استفاده کرد.
تاییدیهها و ابزارهای دیگر، برای شناسایی نوع روند (صعودی یا نزولی) پس از هر فشردگی نیاز اند. درست است که میدانیم به احتمال زیاد، بعد از فشردگی، بریک اوت خواهیم داشت و از نوسان قیمت میتوان استفاده کرد. اما با این حال باید نوع روند را هم شناسایی کنیم و بدانیم در چه نقطهای باید وارد معامله و در چه نقطهای از آن خارج شویم.
اندیکاتور باند بولینگر در تریدینگ ویو
در سایتهای معاملهگری مختلف و سایت برورکرها و صرافیها میتوان به اندیکاتور باند بولینگر دسترسی پیدا کرد. سایت تریدینگ ویو Trading View هم طبیعتا به عنوان کاملترین سایت بررسی نمودار بازارهای مالی از این اندیکاتور پشتیبانی میکند.
از همان بیت کوین و BTC برای مثال استفاده میکنیم. بررسی نمودار قیمتی و تحلیل آن از اوجب واجبات برای خرید بیت کوین است! شما میتوانید این کار را در صرافی ارز دیجیتال پول نو با احراز هویت بسیار سریع انجام دهید.
بعد از اینکه نمودار ارز دلخواهمان را باز کردیم، روی بخش «اندیکاتورها Indicators» کلیک میکنیم:
سپس در قسمت بازشده، عبارت «Bollinger Bands» را سرچ میکنیم. از نتایج به دستآمده، اندیکاتور «Bollinger Bands» را انتخاب میکنیم:
همانطور که میبینید، اندیکاتور باند بولینگر روی نمودار بیت کوین قرار میگیرد. تمام اجزای آن هم از جمله باندهای بالایی و پایینی و خط میانگین متحرک قابل مشاهده هستند.
اندیکاتور به صورت از پیشتعیینشده و دیفالت، تنظیماتی دارد که از طریق بخشی که با فلش نشان دادیم، قابل تغییر هستند.
تنظیمات مربوط به دادهها و اعداد و ارقام دخیل در اندیکاتور، از بخش «Inputs» قابل دستکاری هستند. در بخش «Style» هم میتوان رنگ باندها، خط میانگین متحرک و فضای بین آنها را تغییر داد.
- Length: از این بخش میتوان مشخص کرد که از چه مقداری از کندلهای نمودار میانگین متحرک و انحراف استاندارد گرفت. در بیشتر موارد، این رقم در اندیکاتور Bollinger Band روی ۲۰ قرار دارد. و این بدان معناست که میانگین متحرک، از قیمت ۲۰ کندل قبلی محاسبه میشود.
- Source: قیمتی که اندیکاتور از آنها میانگین میگیرد و به صورت پیشفرض روی قیمت بسته شدن کندل (Close) قرار دارد. میتوان این فاکتور را به قیمت Open یا High یا هر قیمت دیگری تغییر داد.
- StdDev: همان ضریب m که در فرمول محاسبه اندیکاتور نشان دادیم.
- Offset: همپوشانی اندیکاتور با نمودار. هرچه این فاکتور مقدار بیشتری داشته باشد، اندیکاتور به سمت جلو و آینده نمودار حرکت میکند. بهتر است که این مقدار روی ۰ باشد تا اندیکاتور با نمودار همپوشانی کامل پیدا کند.
ترکیب اندیکاتور باند بولینگر با اندیکاتورهای دیگر
بدون شک نباید برای ورود به معامله، به اندیکاتور باند بولینگر و حتی هیچ اندیکاتوری به تنهایی اکتفا کرد. ترکیب یک ابزار با ابزارهای دیگر، مثل ابزارهای پرایس اکشن، سطوح حمایت و مقاومت و اندیکاتورهای دیگر، میتوانند برای ورود به معامله، به ما سیگنال بهتری بدهند.
در تحلیل تکنیکال عموما اندیکاتور باند بولینگر را با دو اندیکاتور معروف دیگر استفاده میکنند. ترکیب بولینگر باند با «RSI» و «MACD» بسیار رایج است.
ترکیب اندیکاتور باند بولینگر با اندیکاتور RSI
همانطور که احتمالا میدانید، اندیکاتور RSI هم برای سیگنال اشباع فروش و خرید مورد استفاده قرار میگیرد. این اندیکاتور یکی از رایجترین و محبوبترین اندیکاتورها بین معاملهگران برای تحلیل تکنیکال است.
ترکیب اندیکاتور RSI با اندیکاتور باند بولینگر میتواند یک سیگنال قوی اشباع خرید یا اشباع فروش باشد. بدین صورت که:
- اگر قیمت به باند بالایی بولینگر باند برخورد کند و RSI هم رقم ۷۰ یا بالاتر را نشان دهد، نشاندهنده اشباع خرید است. این اتفاق میتواند یک سیگنال قوی برای فروش (Short) باشد (نقطه ۱).
- اگر قیمت به باند پایینی بولینگر باند برخورد کند و RSI رقم ۳۰ یا پایینتر را نشان دهد، نشاندهنده اشباع فروش است. این اتفاق میتواند یک سیگنال قوی برای خرید (Long) باشد (نقطه ۲).
ترکیب اندیکاتور باند بولینگر با اندیکاتور MACD
اندیکاتور MACD هم مثل RSI، به منظور گرفتن سیگنال اشباع خرید و اشباع فروش مورد استفاده قرار میگیرد. اندیکاتور MACD از دو خط تشکیل شده که یکی از آنها، «خط سیگنال Signal Line» (نارنجی) و دیگری «خط مکدی MACD Line» (آبی) است.
- اگر خط MACD خط سیگنال را رو به بالا قطع کند، میتوان سیگنال خرید (Long) گرفت.
- اگر خط MACD خط سیگنال را رو به پایین قطع کند، میتوان سیگنال فروش (Short) گرفت.
برخورد قیمت با باندهای بالایی و پایینی بولینگر باند هم میتوان تاییدیهای برای اتفاقات بالا باشد. بدین صورت که:
- اگر سناریوی اول رخ داد و قیمت در حال دور شدن از باند پایینی بولینگر و حرکت به سمت میانگین متحرک بود، سیگنال خرید (Long) تقویت خواهد شد (نقاطی که با فلش سبز نشان داده شدند).
- اگر سناریوی دوم رخ داد و قیمت در حال دور شدن از باند بالایی بولینگر و حرکت به سمت میانگین متحرک بود، سیگنال فروش (Short) تقویت خواهد شد (نقاطی که با فلش قرمز نشان داده شدند).
محدودیتهای اندیکاتور باند بولینگر
علیرغم سیگنالهای خوبی که این اندیکاتور میتواند ارائه دهد، معایبی هم دارد و طبیعتا کامل نیست.
- باند بولینگر یک اندیکاتور تاثیرپذیر است، و نه پیشبینیکننده. یعنی این اندیکاتور اطلاعات خود را از وقایع گذشته میگیرد و با استفاده از آنها، اطلاعاتی درباره قیمت کنونی به ما میدهد. همین باعث میشود سیگنالی که این اندیکاتور ارائه میکند صرفا بر اساس اطلاعات گذشته باشد. درست مثل وقتی که یک سکه را ۱۰ بار پرتاب کردهایم و هر ۱۰ بار هم شیر آمده است. تضمینی وجود ندارد که برای بار یازدهم هم روی سکه، شیر باشد!
- قوی نبودن سیگنال باند بولینگر باعث میشود تا به تنهایی قدرتمند نباشد. جان بولینگر، خالق این اندیکاتور، میگوید بهتر است که باندهای بولینگر را با چند ابزار دیگر برای تحلیل به کار بگیرید. کامل نبودن یکی دیگر از محدودیتهای این اندیکاتور است.
- این که باندهای بولینگر به ما سیگنال خرید و فروش ارائه میدهند کاملا درست است. اما صرفا نوع رفتاری که باید در بازار داشته باشیم را مشخص میکنند. اما نمیتواند پیشبینی کند قیمت تا کجا پیش خواهد رفت و چه اهدافی خواهد داشت.
بهتر است با در نظر گرفتن این محدودیتها از این اندیکاتور استفاده کنید. هرچند اگر با ابزارهای دیگری به کار گرفته شود، یا از آن به عنوان تاییدیه استفاده شود، میتواند در اکثر مواقع، کاربردی خواهد بود.
سخن آخر
معاملهگری در بازارهای مالی و بازار ارزهای دیجیتال نیاز به دانش کاملی دارد چرا که سرمایه فرد در آنها درگیر شده است. بیگدار زدن به آب چنین بازارهایی شاید یکی از ریسکیترین کارهای ممکن باشد! برای اینکه با پشتوانه کامل و دانشی عالی در این بازارها فعالیت کرد.
شناخت ابزارهای موجود در تحلیل بازارهای مالی، یکی از مهمترین بحثها در این حوزه است. باید دانست که هر ابزار چگونه کار میکند، چه ساز و کاری دارد و در چه مواقعی دچار محدودیت میشود.
در این بررسی سعی کردیم هر آنچه که درباره اندیکاتور باند بولینگر لازم است را در اختیارتان قرار دهیم. نشان دادیم چگونه میتوان از این اندیکاتور سیگنال گرفت و در شرایط مختلفی که نشان میدهد، از چه استراتژی استفاده کرد.
تجربه شما از این اندیکاتور چیست؟ آیا این ابزار توانسته به شما در تحلیل چارتها کمک بکند؟ اگر تا به حال از این ابزار استفاده نکردید، فکر میکنید این مقاله برایتان مفید بوده یا خیر؟
قبلی
اندیکاتور مووین...ور مووینگ اوریج
بعدی
اندیکاتور RSI چ...د استفاده کنیم؟
چنانچه به مشاوره رایگان علاقهمندید، پرسشها و نظرات خود را درباره این مقاله یا موضوعات مختلف حوزه بلاکچین و ارزهای دیجیتال مطرح کنید. برای پاسخگویی آمادهایم!
نظر بدهید
0