سری مقالات تخصصی ویتالیک بوترین؛ لایه 3 در بلاک چین چیست؟

لایه 3 در بلاک چین
پوریا دولت‌آبادی

زمان مطالعه :

11 دقیقه

مقاله‌ای که امروز برای شما آماده‌ کردیم ترجمه یکی از پست‌های وبلاگ ویتالیک بوترین است که در ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۲ (۲۶ شهریور ۱۴۰۲) منتشر شده و وی در آن درباره شبکه‌های لایه سوم صحبت می‌کند. از آنجایی بوترین یکی از تاثیرگذارترین افراد در دنیای کریپتوکارنسی است، در پول نو سعی خواهیم کرد سایر مقالات و پست‌های مهمی که وی گاها در وبلاگ خود منتشر می‌کند را، به منظور دسترسی فارسی زبانان به اطلاعات تراز اول، در سریع‌ترین زمان ممکن ترجمه کرده و در اختیارتان قرار دهیم.

پیشنهاد می‌کنیم در صورتی که اصلا با مفهوم لایه‌های مختلف بلاک چین آشنا نیستید، ابتدا مقاله «لایه دوم چیست؟» را مطالعه کرده و سپس با نسل بعدی این پروتکل‌ها آشنا شوید. مقدمه بس است. از این لحظه، خالق اتریوم قلم را به دست گرفته و به عنوان یکی از نویسندگان پول نو، مفهوم تکنولوژی لایه سوم و تفاوت آن با Layer 2 را برای شما شرح خواهد داد!

لایه ۳ (Layer 3) چیست؟

می‌دانیم که تکنولوژی لایه ۲ روی زنجیره اصلی شبکه استقرار یافته و به مقیاس پذیری (Scalibility) و کاهش بار مسئولیت لایه اول شبکه کمک می‌کند. هدف از انجام این کار، این است که هر بلاک چین با سرعت بیشتر و هزینه کمتری به کار خود ادامه دهد.

لایه 3 در بلاک چین چیست؟

امّا پیشرفت‌های دنیای غیرمتمرکز به L2 محدود نبود و پروتکل‌های لایه ۳ (L3) هم در تلاش هستند تا قابلیت‌های L2 را توسعه دهند.

چگونه؟ با قابلیت مقیاس پذیری شخصی سازی شده یا Customized Scaling که پروتکل‌های لایه ۳ در اختیار ما قرار می‌دهند، اموری مانند توسعه اپلیکیشن‌ها، ایمن سازی لایه و هماهنگی میان لایه‌های اول و دوم امکان پذیر خواهند بود.

در مقاله مثلث بلاک چین (Blockchain Trilemma)، مفهوم مقیاس پذیری، امنیت و تمرکز زدایی در بلاک چین را بررسی کردیم.

انتظار می‌رود که با ترکیب و به کارگیری دیگر زبان‌های برنامه نویسی، در آینده شاهد توسعه بیشتر پروتکل‌های لایه سوم باشیم.

اکنون پرسشی ذهن ما را به خود مشغول می‌سازد: با استناد بر این اصل، آیا واقعا می‌توان گفت که لایه ۳ هم به بهبود عملکرد لایه دوم کمک خواهد کرد؟ آیا می‌توانیم با راه اندازی یک پروتکل لایه ۳ مقیاس پذیری زنجیره بالاتر یعنی لایه دوم را به سادگی بهبود ببخشیم؟

در بخش مشاهیر پول نو، می‌توانید تمامی شخصیت‌های نام برده و اشخاص تاثیرگذاری مانند چارلز هاسکینسون را بهتر بشناسید.

آیا لایه بندی امکان پذیر است؟

بدون شک پاسخ اولیه به این پرسش بسیار ساده خواهد بود. برخی افراد ایده‌هایی را مبنی بر لایه بندی هر طرح به اشتراک می‌گذارند. به گونه‌ای که می‌توان به سادگی هر شبکه را به لایه‌های مختلفی تقسیم بندی کرد تا شبکه با سنگینی مواجه نشود.

در طراحی برخی شبکه‌ها، همیشه اجزایی وجود دارند که قابل لایه بندی و انباشت نیستند. برای حفظ عملکرد آن‌ها، شاید نتوان بیش از دو لایه را برروی یک زنجیره اعمال کرد. به عبارتی، مقیاس پذیری محدود خواهد بود. محدودیت دسترسی به داده‌ها، وابستگی به لایه اول و مشکلاتی در هماهنگی میان لایه‌ها، از جمله چالش‌های پیش رو هستند.

من در سال ۲۰۱۵ مقاله خود را در حوزه مقیاس پذیری منتشر کردم و به چنین موضوعاتی پرداختم. امّا ای کاش همه چیز به همین سادگی پیش می‌رفت! اگر قصد داشته باشیم تا درباره L3 گفتگو کنیم، با مسیر پر پیچ و خم تری روبرو خواهیم بود.

لایه بندی در بلاک چین

در یک پلتفرم سه لایه، لایه‌هایی که روی هم قرار گرفته‌اند نمی‌توانند یک داده‌ مشابه را پردازش کنند. در واقع می‌توانند امّا در بهره وری شبکه موثر نخواهد بود. این یعنی هرکدام وظیفه مجزایی را پیگیری می‌کند و این توانایی را دارد که تمام امور را به درستی به سرانجام برساند. البته اگر همه چیز درست پیش رود! بنابراین بهتر است لایه‌ها نقش‌هایی مختلف را بپذیرند.

“ویتالیک بوترین”

چالش‌های بهبود مقیاس پذیری

در ادامه از Rollupها بسیار یاد خواهیم کرد. امّا اکنون کافیست بدانید که Rollup یک تکنولوژی مرتبط با مقیاس پذیری است که برای محاسبه داده‌ها (Data Computation)، تکنیک‌های مختلفی را با یکدیگر ادغام می‌کند. SNARK و Fraud Proof، از جمله تکنیک‌های مهم هستند.

به طور کلی، رول آپ‌ها در بیرون از زنجیره اصلی اتریوم مستقر شده‌اند. با تجمیع تعدادی از تراکنش‌ها، آن‌ها را به یک داده تبدیل می‌کنند تا از حجم بالای ترافیک شبکه کاسته شود.

با استفاده از SNARK و Fraud Proof، پردازش و تایید هر بلاک زمانبر نخواهد بود. علاوه بر دو تکنولوژی که از آن‌ها نام بردیم، با به کارگیری ابزارهای Zero Knowledge مانند zk-Rollups، تنها به بخش محدودی از اعتبارسنج‌ها (Validators) نیاز داریم.

در میان صحبت‌های ویتالیک، بهتر است موضوعی را یادآور شویم. این مقاله ترجمه یکی از پست‌های بلاگ ویتالیک بوترین بوده و به منظور حفظ مفهوم و جلوگیری از مشکلات زبانی، برخی اصطلاحات تخصصی مانند Zero-Knowledge Rollups (ZK-Rollups)، به همان گونه که هستند نوشته می‌شوند. طبیعتا جایگزینی Zero Knowledge با عبارت «دانش صفر»، چندان مفهوم اصلی را ادا نخواهد کرد!

پردازش این SNARKها، تقریبا بدون محدودیت خواهد بود و به توسعه دهندگان این اجازه را می‌دهد تا با افزودن SNARK، مقیاس پذیری را افزایش دهند. در واقع از ترافیک شبکه کاسته می‌شود و سرعت پردازش تراکنش‌ها افزایش می‌یابد.

کاهش حجم داده‌ها

محاسبه اطلاعات را مورد بررسی قرار دادم. امّا در رابطه با داده‌ها به صورت جداگانه، اوضاع کمی متفاوت خواهد بود. به منظور کاهش حجم داده‌ها و افزایش مقیاس پذیری، رول‌آپ‌ها از فرایند فشرده سازی یا اصطلاحا Compression استفاده می‌کنند.

مقیاس پذیری در بلاک چین

برای نمونه، Rollupها می‌توانند حجم اطلاعات مورد نیاز برای پردازش یک تراکنش عادی را از ۱۰۰ بایت به ۱۶ بایت کاهش دهند که این هدف با فشرده سازی داده‌ها محقق می‌شود. (پیش تر به آن اشاره کردم.) همچنین این پتانسیل را دارند تا حجم تراکنش‌های شبکه ERC-20 که با کمک زنجیره‌های سازگار با ماشین مجازی اتریوم (EVM) اجرا می‌شوند را از ۱۸۰ به ۲۳ بایت برسد.

همچنین حجم مورد نیاز برای توسعه تراکنش‌های خصوصی در هر SNARK می‌تواند از ۶۰۰ بایت تا ۸۰ بایت فشرده شود. این یعنی تا ۸ برابر فشرده سازی توسط رول‌آپ‌ها!

همه چیز Compression نیست

علی رغم موفقیت در فشرده سازی، من بر این باورم که Rollup‌ها می‌بایست طوری توسعه یابند که داده‌ها را در دسترس کاربران قرار دهند. در این صورت، حتی بدون نیاز به Validatorها، می‌توان از وضعیت جمع‌آوری مطلع بوده و به تایید بلاک‌ها پرداخت.

به بیانی دیگر، فشرده سازی داده‌ها برای بار اول امکان پذیر است. همانطور که در لایه دوم بلاک چین‌ها انجام می‌شود. امّا فشرده سازی برای بار دوم چطور؟

در واقع Compression برای مرتبه دوم، همان زنجیره لایه ۳ را شکل می‌دهد. روی کاغذ، Compression مجدد به افزایش مقیاس پذیری کمک می‌کند، امّا در چنین شرایطی همانطور که در ابتدای متن گفتم، تنها لایه‌ها را برروی یکدیگر انباشته کرده‌ایم. در واقع تفاوت چندانی در مقیاس پذیری به وجود نمی‌آید.

انواع مختلف L3

نمونه‌هایی از سیستم‌های L3 را در نمودار زیر مشاهده می‌کنید. در ادامه آن‌ها را بررسی می‌کنیم.

انواع StarkNetها
  • برخی از این پروژه‌ها از StarkNetهایی استفاده می‌کنند که به وسیله Validium، به داده‌های مختلف دسترسی پیدا می‌کند. این گونه پروتکل‌ها، برای مقاصدی چون قیمت گذاری هم مورد استفاده قرار می‌گیرند.
  • StarkNetهای مخصوص اپلیکیشن‌ها: در عملکرد بهتر برنامه‌ها موثر هستند. اعمال سیستم‌های مشخصی برای فشرده سازی بلاک‌ها و دسترسی به داده‌های پردازش شده، نمونه‌ای از کارکردهای این نوع Starkها خواهند بود.
  • سیستم‌ StarkEX: پلتفرم‌هایی مانند dYdX ،‌Sorare و DeversiFI از این سیستم استفاده می‌کنند. به واسطه در دسترس بودن داده‌های Validium یا Rollup، مزایای مقیاس پذیری را به صورت آنی به StarkNet انتقال می‌دهد.
  • Privacy StarkNet: این بخش از زنجیره‌ها، به ما این اجازه را می‌دهند تا بدون گنجاندن تراکنش‌های خصوصی در StarkNet عمومی، تراکنش‌ها را تایید کنیم.

تفاوت L2 و L3 با رسم شکل!

بیایید کمی از اصطلاحات پیچیده فاصله بگیریم و منظور خود را ساده‌تر بیان کنیم:

به طور خلاصه، L2 وظیفه مقیاس پذیری عمومی را بر عهده دارد، امّا L3 امکانات گسترده تری را در اختیار ما قرار می‌دهد. به عنوان مثال علاوه بر تامین مقیاس پذیری، حریم خصوصی بلاک چین ما را هم تقویت خواهد کرد.

در چنین ساختاری، تقسیم کار جالبی صورت گرفته است. به گونه‌ای که لایه‌ها پشت یکدیگر قرار می‌گیرند و پس از مقیاس پذیری تراکنش‌ها، داده‌های شبکه به لایه‌های دیگر منتقل می‌شوند تا از جهات دیگری به آن رسیدگی شود. کارایی‌هایی مانند عمومی یا خصوصی بودن داده‌ها که به صورت شخصی تعیین می‌شوند.

تفاوت لایه 2 و لایه 3

بنابراین L2 برای مقیاس بندی اولیه و L3 برای مقیاس بندی شخصی سازی شده (Customized) به کار گرفته می‌شود که می‌تواند اهداف مختلفی را پیگیری کند.

مهمترین وظایف L3

ایجاد تعامل میان لایه‌های بلاک چین، سازگاری با پلتفرم‌هایی غیر از EVM، عمومیت داده‌ها و انتخاب نوع فشرده سازی از جمله اموری هستند که به صورت شخصی سازی شده صورت می‌پذیرند. همانطور که دانستیم، لایه سوم وظیفه به ثمر نشاندن چنین اهدافی را عهده دار است.

به بیانی دیگر، L2 در زمینه پردازش Trustless کاربرد دارد که نیازمند واسطه‌ها نخواهد بود و Rollupها هم از همین مکانیزم پیروی می‌کنند. از آن سو، لایه سوم‌ها Validium را مورد استفاده قرار می‌دهند که در رابطه با مقیاس پذیری‌ فعالیت‌های Weakly-Trusted کارآمد خواهد بود که تا حدی مرکزیت دارد.

Weakly-Trusted به اموری اطلاق می‌شود که تحقق آن‌ها تا حدی به واسطه‌ها وابسته خواهد بود.

در واقع Validium وظیفه اعتبارسنجی محاسبات را بر عهده دارد و این فعالیت را به کمک SNARKها انجام می‌دهد. اما فعالیت‌های آن از اعتبارسنجی یا Validation فراتر نمی‌رود و دسترسی به داده‌های نهایی را بر عهده یک شخص ثالث یا واسطه مورد اعتماد قرار می‌دهند.

به عقیده من، تکنولوژی Validium چندان که باید مورد توجه قرار نمی‌گیرد. چرا که در زمان پردازش مجموعه‌ای از زنجیره‌ها به طور همزمان، می‌بایست امور خود را کم هزینه‌تر مدیریت کنیم. Validium‌ها درجه امنیت پایین تری نسبت به رول آپ دارند، اما می توانند بسیار ارزان تر باشند.

L3 همیشه بهترین گزینه نیست

اگر در رابطه با Validium، لایه سوم، SNARKها و دیگر مواردی که در قسمت قبلی به آن‌ها پرداختیم از من سوال کنند، می‌گویم که می‌توان تمامی آن‌ها را کارآمد تلقی کرد.

اگرچه که به عقیده من، تخصیص یک پلتفرم مجزا به فشرده سازی داده‌ها، امری چندان ضروری نخواهد بود. چرا که با طراحی یک لایه ۲ چندمنظوره، کاربران می‌توانند علاوه بر Compression، برنامه‌های دیگری را هم توسعه دهند.

توسعه اپلیکیشن در لایه ۲

با این حال این موضوع قابل چشم پوشی بوده و دیگر موارد عقلانی به نظر می‌رسند. امّا همچنان سوالاتی ذهن من را به خود مشغول می‌سازند:

  • آیا به منظور دستیابی به اهدافی که از آن‌ها گفتیم، یک ساختار ۳ لایه مناسب ترین راه حل به شمار می‌آید؟
  • چرا ولیدیوم‌ها، سیستم‌های حریم خصوصی و محیط‌های Customized نیاز دارند تا به جای لایه اول، روی لایه دوم استقرار یابند؟ پاسخ این پرسش‌ها فنی و پیچیده خواهد بود.

تراکنش‌های ارزان و سریعتر در لایه ۲؟

یکی از مزایای (احتمالی) L3 در مقایسه با L2، به عملکرد میان دامنه‌های اکوسیستم (Cross-Domain) ارتباط دارد.

مدل‌های سه لایه، به دامنه‌های وابسته به لایه اصلی اجازه می‌دهند تا در رول‌آپ‌های یکسان، به تعامل با یکدیگر بپردازند. در واقع لایه ۳ به شبکه کمک می‌کند تا بدون نیاز به لایه ۱، تراکنش‌ها را پردازش کنند. در نتیجه همین موضوع، تراکنش‌های ارزانتر و سریعتر توسعه یابند.

همانطور که لایه دو به کاهش هزینه و افزایش سرعت تراکنش‌های لایه اول کمک می‌کند، L3 هم این امکان را دارد تا واریز یا برداشت‌های لایه دوم را تسریع بخشیده و از هزینه آن نیز بکاهد. علاوه بر این، به رول‌آپ‌ها این اجازه را می‌دهد تا بایکدیگر به تعامل بپردازند.

در واقع مهم ترین نکته قابل توجه این است که ضرورتی به ایجاد توکن‌ها و دارایی‌ها در زنجیره اصلی یا همان لایه اول نخواهد بود. خرید اتریوم (ETH) بر بستر آربیتروم

به عنوان مثال، شما می‌توانید یک توکن ERC-20 را در شبکه آربیتروم نگهداری کنید و ورژن Wrapped آن را هم در Optimism ایجاد کنید. در چنین موقعیتی، شما هر لحظه قادر خواهید بود تا تراکنش‌هایی را میان این دو شبکه انجام دهید بدون آنکه حتی از لایه اول گذر کنید! شبکه آربیتروم؛ حلّال مشکلات اتریوم!

کمی دقیق تر…

بیایید تا شیوه کار این سیستم را بررسی کنیم. تصور کنید که دو قرارداد هوشمند وجود دارد: قرارداد پایه بر بستر بلاک چین آربیتروم و قراردادی که به توکن Wrapped اطلاق می‌شود و در شبکه آپتیمیزم جای دارد. مفهوم دارایی‌های Wrapped و آشنایی با WBTC

برای حرکت از Arbitrum به Optimism، توکن های خود را به آن قرارداد پایه ارسال می‌کنید که یک رسید ایجاد خواهد کرد. پس از نهایی سازی تراکنش آربیتروم، شما می‌توانید Merkle آن رسید را دریافت کنید که در لایه اول جای دارد. سپس می‌بایست آن را به قرارداد داخل آپتیمیزم ارسال کنید تا توکن Wrapped را دریافت کنید. (انتقال از آربیتروم به Optimism). خرید ارز آپتیمیزم (OP) بدون احراز هویت

آربیتروم و آپتیمیزم

برای تبدیل یک دارایی Wrapped به یک توکن پایه، کافیست عکس این مراحل را انجام دهید. در مقایسه با توکن‌هایی که به صورت پایه در L1 قرار دارند، این طرح مشکلاتی خواهد داشت:

استیکینگ در چنین سیستمی، مستلزم راه اندازی سیستم Fraud Proof است که پروسه‌ای زمانبر خواهد بود. بنابراین اگر ریشه یک توکن در لایه اول ایجاد شده باشد، برداشت دارایی‌ها از آربیتروم یا آپتیمیزم و بازگرداندن آن‌ها به لایه اول، تا یک هفته زمان می‌برد! اما واریز توکن‌ها فوری خواهد بود.

به طور کلی اطمینان از امنیت یک تراکنش در سیستمی که خود بر پایه Fraud Prood و جلوگیری از کلاهبرداری بنا شده، دشواری‌هایی را به همراه خواهد داشت. البته خوشبختانه، هیچ یک از این موارد در ZK-Rollupها مشکل ساز نخواهد بود.

نواقص ZK-Rollup

در آن سوی میدان، انتقال به وسیله ZK-Rollupها به انتظار یک هفته‌ای نیاز ندارد. امّا این بدین معنا نیست که ناچار به منتظر ماندن نیستیم! البته این بار پروسه کوتاه تر خواهد بود (به عنوان مثال وقفه‌ای ۱۲ ساعته).

  • دلیل اول: مجموعه‌های پیچیده تر از جمله Zk-EVMهایی که چندین فعالیت را به طور همزمان پیگیری می‌کنند، برای محاسبه داده‌های غیرموازی بلاک‌ها و در نهایت تایید هر بلاک، به فرصت بیشتری نیاز خواهند داشت.
  • دلیل دوم: به منظور به حداقل رساندن هزینه‌های اثبات هر تراکنش، رول‌آپ‌های ZK-EVM ناچار هستند تا میان هر دو فرایند تایید، وقفه‌ای بیاندازند و همین موضوع موجب می‌شود تا فرایند طولانی تر شود.

نسل بعدی از تکنولوژی ZK-EVM، برخی سخت افزارهای تخصصی را به کار می‌گیرد و می‌تواند مشکل اول را برطرف سازد. تأیید دسته‌ای (Batch Verification) هم می‌تواند دومین کمبود این سیستم را جبران کند، امّا در صورتی که به درستی طراحی شود.

سرعت و هزینه

Rollupها و Validiumها دو مانع را بر سر راه ما قرار می‌دهند: زمان تأیید و هزینه ثابت. لایه ۳ می‌تواند به رفع این مشکلات کمک کند. امّا آیا تنها L3 چنین قابلیتی دارد؟

سرعت و هزینه تراکنش‌ها

به طور کلی هزینه Rollup برای هر تراکنش، نسبتا ارزان بوده و معادل ۱۶ تا ۶۰ بایت است که بسته به نوع برنامه، متغیر خواهد بود. امّا آیا در هر شبکه تنها یک تراکنش انجام می‌شود؟ البته که اینطور نیست!

تایید یک سری از تراکنش‌ها در زنجیره، هزینه بالایی را به دنبال دارد. به عنوان مثال هزینه ارسال دسته‌ای از Optimistic Rollupها به زنجیره، چیزی بالغ بر ۲۱ هزار واحد Gas خواهد بود. همچنین برای پردازش هر بسته از ZK-Rollupها، به بیش از ۴۰۰ هزار واحد Gas نیاز داریم.

البته که هر Rollup می‌تواند منتظر بماند تا میزان Gasها به ۱۰ میلیون واحد برسد (تعداد تراکنش‌ها به سطح مشخصی برسند) و سپس این تراکنش L2 را به عنوان یک دسته تایید کنند. شاید در ظاهر این روش کارآمد به نظر برسد امّا اوضاع بدین سادگی‌ها نیست!

این هزینه‌ها برای زمانی هستند که شما می‌خواهید یک سیستم کاملا امن را در اختیار داشته باشید که تنها از SNARKها بهره مند شود.

هزینه یا زمان؟ مسئله این است!

چنین روشی، فواصل دسته‌ها را افزایش می‌دهد و به تبع همین موضوع، کاربران ناچارند تا برای دریافت تراکنش‌هایی که امنیت آن‌ها تضمین شده، مدت بسیار طولانی را منتظر بمانند. از این رو، کاربران دو حق انتخاب دارند:

  • پردازش کند هر دسته از تراکنش‌ها و هزینه‌ای بهینه
  • پردازش سریعتر دسته‌ها و هزینه بسیار بیشتر

برای درک بهتر این موضوع، می‌توانیم اعداد مشخصی را ارائه کنیم. اجازه دهید یک مجموعه ZK را در نظر بگیریم که میزان هزینه آن به ۶۰۰ هزار Gas می‌رسد و فرایند انتقال یک توکن ERC20 (با حجم ۲۳ بایت) را پردازش می‌کند. هزینه هر یک از این تراکنش‌ها را ۳۸۶ واحد Gas در نظر می‌گیریم.

فرض کنید که این تراکنش در اواسط مسیر نهایی سازی خود قرار دارد و سرعت پردازش تراکنش‌ها را هم با تعداد تراکنش بر ثانیه (TPS) محاسبه می‌کنیم. اکنون میزان تراکنش‌های پردازش شده در هر ثانیه به ۵ می‌رسد.

Gas مورد نیاز هر تراکنش ( براساس سرعت پردازش)وقفه میان پردازش دسته‌ها (Batch Interval)
۱۰۳۶۸۱۲ ثانیه (برای هر بلاک اتریوم)
۲۳۶۸۱ دقیقه
۵۶۸۱۰ دقیقه
۴۰۱۱ ساعت

همانطور که می‌بینید، هرچه سرعت تراکنش‌ها افزایش یابد، هزینه آن‌ها هم روندی صعودی را پیش خواهد گرفت

L3 سودمند است؟ شاید!

یک ZK-Rollup در داخل یک مجموعه دیگر از ZK-Rollupها، می‌تواند هزینه هر تراکنش در لایه اول را کاهش دهد. پس از اعمال این ساز و کار، اطلاعات مربوط به جدول قبلی دستخوش تغییراتی می‌شوند:

Gas مورد نیاز هر تراکنش ( براساس سرعت پردازش)وقفه میان پردازش دسته‌ها (Batch Interval)
۵۰۱۱۲ ثانیه (برای هر بلاک اتریوم)
۳۹۴۱ دقیقه
۳۷۰۱۰ دقیقه
۳۶۸۱ ساعت

با این حال، مشکل به طور اساسی حل شد. آیا می‌توان نتیجه گرفت که لایه ۳ کارآمد است؟ شاید!

شایان ذکر است که برای حل این مشکل، رویکردهای مختلفی وجود دارد. یکی از آن‌ها تا حد زیادی به
تایید نهایی ERC-4337 یا (ERC-4337 Aggregate Verification) شباهت دارد.

این استراتژی را می‌توان بدین گونه شرح داد:

امروزه، هر ZK-Rollup یا Validium تنها در صورتی مدارک گواه یا Proof را دریافت می‌کند که L1 آن را بپذیرد. به عبارتی، ریشه تراکنش جدید می‌بایست نتیجه پردازش صحیح داده های تراکنش در زنجیره‌های بالاتر باشد.

در این طرح جدید، ZK-Rollup پیام‌های ارسالی را از یک قرارداد تأییدکننده دسته‌ای دریافت می‌کند که می‌گوید Proof دسته‌ای از داده‌ها را تایید کرده و هر داده به یک شکل پردازش می‌شود. استیکینگ چیست؟

جمع بندی مطالب

اگر معماری بلاک چین خود را طوری طراحی کنیم که Rollup با کاربرد یکسان روی یکدیگر انباشته شوند، سیستم چندان کارآمدی را نخواهیم داشت. چرا که برای تحقق این امر، تمامی لایه‌ها از یک تکنولوژی استفاده می‌کنند و هدف مشابهی را دارند که اثربخش نخواهد بود.

از طرفی، اگر ساز و کار یک شبکه را به گونه‌ای بنا کنیم که لایه‌های دوم و سوم اهداف متفاوتی را پیگیری کنند، احتمالا کارایی آن سیستم افزایش می‌یابد. در واقع بهتر است که Validiumها در بالای Rollupها قرار گیرند.

لایه ۲ اتریوم

چه چیزی L2 بوده و چه چیزی خیر؟

به طور معمول، ما ERC-4337 را در گروه L2ها دسته بندی نمی‌کنیم. همانطور که تورنادو کش را زیرمجموعه این پروژه‌ها به حساب نمی‌آوریم. بنابراین اگر بخواهیم سازگاری زنجیره‌ها را افزایش دهیم، به یک پروتکل متمرکز بر حریم خصوصی که در لایه روی L2 و بر بستر L3 استقرار یافته وابسته نخواهیم بود.

شناخت بهتر لایه‌ها

در رابطه با مفهوم اصلی لایه (Layer)، عقاید بسیار متنوعی وجود دارد. امّا به شخصه ترجیح می‌دهم تا پروتکل‌هایی را لایه یا L2 بنامم که از ویژگی‌های زیر بهره می‌برند:

  • هدف اصلی آن‌ها افزایش مقیاس پذیری است.
  • از الگوی بلاک چین در بلاک چین پیروی می‌کنند: پردازش تراکنش‌ها را با استفاده از مکانیزم مختص به خود انجام می‌دهند. مانند پالیگان که در لایه دوم اتریوم قرار دارد امّا از الگوریتم PoS استفاده می‌کند.
  • از بعد امنیتی، همانند لایه اول خود عمل می‌کنند.

بنابراین می‌توان لایه بندی بلاک چین‌ها را این گونه خلاصه کرد:

  • لایه دوم یا L2: پروژه‌هایی مانند Optimistic Rollupها و ZK-Rollupها.
  • لایه سوم یا L3: مواردی مانند Validiumها، پروتکل‌های ERC 4337، سیستم‌های حریم خصوصیِ زنجیره و Solidity. البته نمی‌توان تمام آن‌ها را لایه سوم دانست.

در هر صورت همانطور که دیدیم، ایجاد Rollupهای متعدد به صورت لایه‌ای، امری است که بیشتر در تئوری کاربر دارد و در عمل، ممکن است چندان آسان نباشد.

پیشرفت تکنولوژی و حل مشکلات

اگر کارکرد لایه‌ها به مقیاس پذیری محدود می‌شد، دیگر نیازی نبود که تا این اندازه از آن‌ها بگوییم و همان لایه دوم کفایت می‌کرد.

آینده بلاک چین

پس مشخصاً علاوه بر مقیاس پذیری، مواردی مانند امنیت پروتکل‌ها هم از جمله وظایف برخی لایه‌ها محسوب می‌شود. همچنین اهمیت بالای عملکردهایی چون تجمیع Proof یا Proof Aggregationها هم موجب شده تا لایه‌ها نقش‌های متفاوت دیگری را هم ایفا کنند.

امّا در عین حال، توضیحات فنی مناسبی وجود دارد که بر ایجاد لایه‌های واسطه‌ای (Intermediary Layers) دلالت می‌کند. چرا که این لایه‌ها می‌توانند محیط‌های مربوط به کاربر را به لایه اصلی شبکه متصل کنند.

در هر حال من فکر می‌کنم روش‌های پیچیده تر (یا حتی آسان‌تر) که در پست به آن‌ها پرداختم، می‌توانند نقش‌های مهم تری را ایفا کنند و این امر مستلزم رشد بیشتر پروژه‌های لایه ۲ خواهد بود.

فناوری نسل بعدی ZK-EVM که سخت افزارهای تخصصی را مورد استفاده قرار می‌دهد، مشکل تطبیق پذیری تراکنش‌ها را هدف قرار می‌دهد. همچنین، تأیید دسته‌ای با مکانیزمی پیشرفته تر، می‌تواند مشکلات مربوط به کندی و هزینه بر بودن تراکنش‌های دسته‌ای را هم برطرف کند.

این دیدگاه ویتالیک بود. شما آینده بلاک چین‌ و پروژه‌های L2 و L3 را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

0
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 تمام دیدگاه‌ها
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

چنانچه به مشاوره رایگان علاقه‌مندید، پرسش‌ها و نظرات خود را درباره این مقاله یا موضوعات مختلف حوزه بلاکچین و ارزهای دیجیتال مطرح کنید. برای پاسخگویی آماده‌ایم!

نظر بدهید

0

2

نظر مخاطبان (0)